• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03

 اسماعیل تقوایی

نوحه وشور شهادت عبدا.. ابن الحسن -(عمه رهایم کن باید برم میدان )

1911
1

نوحه وشور شهادت عبدا..ابن الحسن

عمه رهایم کن باید برم میدان
آید بگوش من فریاد آن جانان

از کودکی، بعد پدر، عمو برایم سایه ی، سر بوده
مانند بابا بوده و، بر ما یتیمان یارویاور، بوده

جانم عمو،جانم عمو، جانم عمو،جانم عمو،یا مولا2
_____________________
عمه عموی من ازروی اسب افتاد
رفته توان او ای داد وای بیداد

تنهای تنها مانده و،دیگر ندارد یاوری، واویلا
باید برم تا که بشم،من آخرین سرباز عشق، زهرا
جانم عمو...
____________؛___________
سوی عمو رفت و آغوش او جا شد
با زاده زهرا او گرم نجوا شد

مثل عمو عباس خود، بهر حسین فاطمه،دستش داد
یک یا عمو گفت وسرش بر دوش آقای غریبش، افتاد
جانم عمو جانم عمو....
____________________
باناله کودک اشک حسین آمد
بر سینه چسباندش در شور وشین آمد

ناگه خدنگ حرمله، زوزه کشان آمد سوی، عبدالله
شد مقتل ابن حسن، صدر پر از خون ابی،عبدالله
جانم عمو جانم عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 23
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 2:8
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 386.25 KB
تعداد بازپخش 349
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 22 شهریور 1397 17:09

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران