• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

رباعی -(دم آخر به رویت خنده کردم)

702

دم آخر به رویت خنده کردم
دوباره فزت رب را زنده کردم

دلیل خنده ام این بود بابا
به عالم خصم تو شرمنده کردم
..........
شهید شاهد دردانه ی من
گل نورسته ی گلخانه ی من

کنارآب عطشان گشت پرپر
زهی بر کودک فرزانه ی من
...................
کمانداری چو بر پرتاب کوشید
زحلقی چشمه ای خونبار جوشید

علی اصغر زخون سیراب گردید
علیه ظالم دوران خروشید

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران