پرپر نزن، پرم، جگرم تیر می کشد
تو درد می کشی و پرم تیر می کشد
پهلوی زخمی تو مرا می کشد علی
مانند فاطمه کمرم تیر می کشد
اضی نشو که خم بشوم، بشکنم، علی
از داغ تو دو چشم ترم تیر می کشد
نشکن عصای دست پدر، در مقابلم
پا بر زمین نکش که سرم تیر می کشد
جان علی، به غربتشان رحم کن علی
از غصه قلب اهل حرم تیر می کشد
قطعه به قطعه روی عبا چیده ام تو را
دیگر تمام بال و پرم تیر می کشد
قدری مرا بریده بریده صدا بزن
پرپر نزن، پرم، جگرم تیر می کشد
- دوشنبه
- 26
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 18:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه