گشته همهمه،پیشِ علقمه
بر لبهایِ خود،دارم زمزمه
زمین فتاده سقای من
گرفته ماهِ زیبای من
کنار دستش گریون شده
مشک و علم ای وایِ من ۲
پشتم خمیده یا اخا
دستت چرا شده جدا
برخیز و بشنو از حرم
ناله ی عمو جان بیا ۲
(ابوفاضل برادرم)۴
یاری کن اخا،غربت مرا
چگونه بَرم،من جسم تو را
به خون نشسته چشمان تو
میان صحرا دستان تو
زمزمه ی جـــــــــانم یا حسین
ذکر لب عطشان تو ۲
بعدِ تو من تنها شدم
آکنده از غم ها شدم
من بی علمدارم ببین
غریب این صحرا شدم ۲
(ابوفاضل برادرم)۴
- سه شنبه
- 27
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 18:49
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علی محلاتی
ارسال دیدگاه