• دوشنبه 3 دی 03

 محمدرضا نادعلیان

غزل مرثیه شب عاشورا -(از قتلگاه شمر چرا در نیامده)

1600

#السلام_علی_من_دفنه_اهل_القری

سوزی عجیب در قلم و دفتر آمده
گویا صدای شیون یک خواهر آمده:

این مصحف ورق ورق مادر من است؟
ای وای من، چه بر سر این پیکر آمده

و الشمس کورت، نفس آسمان گرفت
در رستخیز قتلگهت مادر آمده

"گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست"
از قتلگاه ماه من امشب بر آمده

با سنگ و چوب و نیزه و هرچه که بوده است
دشمن میان ظلمت این محشر آمده



بعد از تمام این همه داغی که "آمده"
از قتلگاه شمر چرا در نیامده؟

  • چهارشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا نادعلیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران