• سه شنبه 4 دی 03

 اصغر چرمی

زمزمه روز عاشورا -(به من بگو با اسبا و )

1094
1

به من بگو با اسبا و 
با نعلاى تازه كجا ؟
نفس تو سينه داره و
هنوز چشاش بازه كجا ؟

صداى بنىّ بنىّ شنيدم
نمى دونم اينجا چجورى رسيدم
رهاش كن جلو مادر قد خميدم

اخاالمظلوم (٤)

چرا نذاشتيد بكشه
نفس هاى آخرشو
جلو چشاى مادرش
چرا بريديد سرشو

از آتيش كينه دلش سوخته بود
از اين بى حيايى برافروخته بود
نگاشو به سمت حرم دوخته بود

اخاالمظلوم (٤)

باور نمى كنم مى خواد 
رها بشه اينجا تنت
كاشكى مى شد چادر نما
ز من بجاى كفنت

ببينيد داداشم چجور رفته از حال
گير افتاده تنها يه گوشه ى گودال
به زير سم مركبا شد لگد مال

اخاالمظلوم(٤)

  • شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 579.51 KB
تعداد بازپخش 68
تاریخ بارگذاری شنبه 26 مرداد 1398 03:45

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران