ای روشنای دیده ام، ز چشم من، مرو
ای سرو قد کشیده ام، از این چمن، مرو
الا ای یوسف زهرا حذر از این بیابان کن
نگاهی هم ز دنبالت به یعقوب پریشان کن
آهسته تر برو، آهسته تر برو، آهسته تر برو «تکرار»
پدر پی پسر روان، زن ها پی پدر
زینب بیا که دل کَنَد، این پدر از پسر
ببینید احمد ثانی به معراجش شده عازم
بیایید از پی دیدن جوانان بنی هاشم
آهسته تر برو، آهسته تر برو، آهسته تر برو «تکرار»
ای نخل سربلندم که بالا گرفته ای
از آب دیده گان من، تو پا گرفته ای
همه صحرا پُر از گرگ است و این یوسف بود تنها
یقین لیلا ز داغ تو شود مجنون این صحرا
آهسته تر برو، آهسته تر برو، آهسته تر برو «تکرار»
منبع:سایت مدایح
- شنبه
- 4
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 4:48
- نوشته شده توسط
- جواد
مطهره