سبک ۱۷ ـ ذکر / شور ـ سلام
ابالفضل ـ به تو دارم سلامی
اومدم من غلامی ـ تو همیشه آقامی
ابالفضل ـ آقام آقام ابالفضل(۳)
***
یادش بخیر بچگی هام
از زمون کوچیکی هام
عَلَم میبستیم تو كوچه
ما می نشستیم تو کوچه
تكیه به پا میكردیم و
خیلی صفا می کردیم و
با هم کتیبه میزدیم
برا تو سینه می زدیم
اسم تو رو میبردیم و
پای غمت لت می زدیم
با بچه های کوچه مون
سینه تو هیئت میزدیم
اون روزا كودكی بودم
كه تازه عاشقت شدم
گداییام شروع شد و
نوکر لایقت شدم
***
حالا كه تو جوونیام
تا اون زمان پیریام
از درِ خونت نمیرم
برای روضهات میمیرم
آخه شدم خاك كفِ
پای تموم نوكرات
شدم آقا نذرِ صفاست
شدم غلام اون وفات
***
تو این شب غم اومدم
با اشک و ماتم اومدم
تو مجلست پا بگیرم
بین همه جا بگیرم
بگم ابالفضل آقا جون
ارباب خوب و مهربون
رهام نكن فنا بشم
از تو آقا جدا بشم
رهام كنی در به درم
کجا رو دارم که برم
***
اگر چه من گنه کارم
ولی تو رو دوست دارم
نذار که من تباه بشم
می خوام که سر به راه بشم
بذار دوباره عاشقت
اسم شما رو ببره
میون روضه با دلش
غم شما رو بخره
آقا مگه منِ گدا
چی از شما آقا می خواد
به جای اشک و ناله هاش
فقط یه کربلا می خواد
- شنبه
- 31
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 0:16
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه