رفتی به روی نیزه ها با سر برادر
آتش زدی بر سینه خواهر برادر
ماننند ماه اول ماهی چه ماهی
پنهان به پشت ابر خاکستر برادر
ای کاش میمردم کنار پیکر تو
بر نی نمیدیدم سرت دیگر برادر
ای کاش از نیزه دمی پایین بیایی
تا مثل جان گیرم تو را در بر برادر
امن یجیبی نذر من کن از سر نی
زینب شده بیچاره و مضطر برادر
زینب در اینجا روزگاری محترم بود
حالا اسیر و بی کس و یاور برادر
در پیش رویت ناله مادر بُنَیَّ
پشت سرت ذکر لب خواهر برادر
من خطبه می خوانم به لحن مرتضی، تو
قرآن بخوان با لحن پیغمبر برادر
از سوره کوثر بخوان دورت بگردم
پای سرت مادر زند بر سر برادر
یادش نیندازی تو را هم نحر کردند
آهسته زیر لب بخوان ((وانحر))برادر
ای کاش می شد تا گلویت را بپوشم
مادر نبیند جای آن خنجر برادر
خیلی دعا کردم رباب از غم نمیرد
با دیدن راس علی اصغر برادر
#عبدالحسین میرزایی
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه
#نیزه
- پنج شنبه
- 5
- مهر
- 1397
- ساعت
- 17:33
- نوشته شده توسط
- عبدالحسین
- شاعر:
-
عبدالحسین میرزایی
ارسال دیدگاه