• دوشنبه 3 دی 03


مقتل حضرت رقیه(س) -(پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد!)

1115

دستمالی روی سر انداختند و آن طبق را جلوی آن دختر نهادند.پرده از آن بر گرفت و فرمود: "این سر کیست؟"
گفتند:سر پدر توست،سر را از میان طشت برداشت و به سینه گرفت و می گفت:
[یا أبَتاهُ،مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ!یا أبَتاهُ،مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ!یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی!یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمه حَتّی تَکْبُر_پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد!ای پدر که رگهای گردنت را برید! ای پدر، کی مرا در کودکی یتیم کرد! پدر جان، بعد از تو به که امید وار باشیم؟ پدرجان، این دختر یتیم را کی نگهداری و بزرگ کند!].
و از این سخنان با او گفت،تا اینکه لب بر دهان شریف پدر نهاد و سخت بگریست تا غش کرد و از هوش رفت.چون او را حرکت دادند از دنیا رفته بود.
اهل بیت چون این بدیدند،صدا به گریه بلند کردند و داغشان تازه شد و همه از زن و مرد بر آن آگاه شدند و گریستند.
نفس المهموم،ص۴۵۶

  • پنج شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران