حصین بن نمیر تمیم در قادسیه،قیس بن مسهّر صیداوی_پیک امام حسین(ع)برای مردم کوفه_ را دستگیر کرد.حصین به فرمان ابن زیاد از قادسیه تا خفان و قطقطانه،نیرو پیاده کرده و در آماده باش بود.همین که حصین خواست قیس را تفتیش کند،قیس نامه ای از زیر لباسش در آورد و آن را پاره پاره کرد.
در نتیجه حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد.ابن زیاد به او گفت:چرا نامه را پاره کردی؟،قیس پاسخ داد:برای این که از مضمون آن مطلع نشوی.ابن زیاد بسیار کوشید تا قیس محتوای نامه را فاش سازد اما قیس مقاومت کرد و چیزی نگفت.
ابن زیاد گفت:حالا که چنین است باید بالای منبر بروی،حسین(ع)،پدر و برادرش را سبّ کنی و الّا قطعه قطعه ات خواهم کرد.
قیس بالای منبر رفت،حمد و ثنای خدا را گفت و بر پیامبر و آل او درود فرستاد و برای آنها طلب رحمت نمود.آن گاه عبیداللّه بن زیاد و پدرش و بنی امیه را لعن نمود و گفت:ای مردم!من فرستاده حسین به سوی شما هستم که در فلان مکان از او جدا شدم،به یاری او بشتابید.
ابن زیاد برافروخت و دستور داد او را از بام قصر به پایین پرتاب کردند،تمام استخوان های قیس شکست و جان سپرد.
مقتل مقرم،ص۲۲۶
معجم البلدان،ج۳،ص۴۵۱
همان،ج۷،ص۱۲۵
- پنج شنبه
- 12
- مهر
- 1397
- ساعت
- 19:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه