زهرای کربلا
زینب که فلک صبر به دریای کربلاست
درموج حادثات مسیحای کربلاست
خورشید دین حسین بود،زینب حسین
روشن ترین ستاره به سیمای کربلاست
دریاری امام زمانش چو مادراست
آری قسم به فاطمه زهرای کربلاست
ایثارآن تجلی ایمان به تشنگان
یادآور حماسۀ سقای کربلاست
همراه باحسین که افتاده روی خاک
گرم نماز خون به مصلای کربلاست
دیدند درتهاجم دشمن به خیمه ها
سرداربی سپاه به صحرای کربلاست
ازروی تل خاک پس از سالهای سال
گویی هنوز گرم تماشای کربلاست
بعداز قیام خون وشهادت به موج خون
او ناخدای کشتی دریای کربلاست
پیداست از رأیتُ جمیلای او،که او
تصویری ازحماسۀ زیبای کربلاست
باخطبه خوانیش به همه گفت این گلو
فریاد خون گرفته وآوای کربلاست
آمد مدینه گفت که جدّا نگاه کن
این پیرهن زیوسف تنهای کربلاست
بنویس ای«وفایی» که این بانوی بزرگ
احیاگر قیامت عظمای کربلاست
- شنبه
- 14
- مهر
- 1397
- ساعت
- 21:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه