ای وعده ی پیغمبرِ مختار، برگرد
با ذوالفقارِ حیدرِ کرّار، برگرد
چشم انتظارِ تو نشستیم و نوشتیم
با اشک های حسرت دیدار؛ "برگرد"
آقا ببین این روزهای سردِ بی تو
ما می کشیم از روزگار آزار، برگرد
دارد امیدم می رود از دست کم کم
درمانِ درد این دلِ بیمار، برگرد
هجران رسانده تیغ را بر استخوانم
شد ناله و آه دلم بسیار، برگرد
آقا به حق مادرِ مظلومه ات که
خوانده تو را بین در و دیوار، برگرد
- دوشنبه
- 16
- مهر
- 1397
- ساعت
- 20:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه