• چهارشنبه 16 آبان 03

 حسن لطفی

از‌ زبان حضرت زینب سلام الله به امام حسین علیه‌السلام -(پس ازتوآب اگرخوردم ازاین چشمان ترخوردم)

1076

خدا کُنَد زِ لبت یک سلام هم باشد 
وَ سایه‌ات به سرم مُستدام هم باشد
بریز گیسویِ خود را به شانه‌های نسیم 
که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد
کم است اینهمه دشنام‌های طولانی 
که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد 
گذشتن از گذرِ تنگِ کوچه‌ها سخت است 
و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد
فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم 
کنیزِ خانه‌ی‌مان رویِ بام هم باشد 
شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد 
بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد 
چه حال می‌شوی آن لحظه‌ای که تنهایی 
اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد 
خدا کُنَد سرِ طفلت نیاُفتد از نیزه 
خدا کُنَد که سرش تا به شام هم باشد
لباس کهنه‌ی خود را برایم آوردند 
میانِ کوفه کمی احترام هم باشد
دلم خوش است که با نیزه‌ی تو می‌آیم 
اگرچه فاصله‌ام یک دو گام هم باشد

  • پنج شنبه
  • 19
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران