• سه شنبه 15 آبان 03

 حسن ثابت جو

غزل شهادت حضرت امام حسن مجتبی ع -(من گلي از گلشن و گلخانه‌ي پيغمبر)

699
1

غزل شهادت حضرت امام حسن مجتبی ع
من گلي از گلشن و گلخانه‌ي پيغمبر
من امامِ‌ مجتبايم نورِ چشمِ حيدرم
شرحِ حالم را حکایت می کند نه آسمان
من حديثِ غربتِ آن ارغواني كوثرم
بوسه زد پيغمبرِ خاتم به لب‌هايم ولي
لاله گون شد جای آن با عقده های حنجرم
مي‌روم از اين سراي بي‌وفاي زندگي
اي خدا راحت شدم از قاتلانِ مادرم
اين دلم داند كه دشمن وقتِ تشييع تنم
مي‌زند تيرِ جفا از هر طرف بر پيكرم
مي‌شود تابوت من جولانگه تيرِ عدو
چشم عالم مي‌شود هر لحظه هر جا مضطرم
زينبم از بسكه ديده پاره‌هاي این جگر
خون دل ها خورده من شرمنده‌ي آن خواهرم
مادرم اكنون بيايد از براي التيام
با قد خم گشته‌ام افتاده به پاي اين درم

  • سه شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:10
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران