امشب آمد به برم آفتـاب سحرم
همه بیدار شوید که رسیده پدرم
ای دو چشمـان پـر از اشک تو آیینهی من
من روی خاک نشستم تو روی سینهی من
ماه خاکستریم همرهت میبریم
آه از بــیپدری چــه مبــارک سحری
من به چشمت نگرم تو به اشکم نگری
کــی روا بــود مــرا قـاتلت آواره کند
فرق تو بشکند و گوش مـرا پـاره کند
ماه خاکستریم همرهت میبریم
روی تو خون آلود روی من گشته کبود
یابن زهرا تو بگو جرم ما و تـو چـه بود
هیچ دانی چه رسیده به تن عمّهی من
جـای سالـم نبـود بـر بدن عمّهی من
ماه خاکستریم همرهت میبریم
شامیـان رقصیدنــد اشـک مــا را دیدند
هم به ما سنگ زدند هم بـه مـا خندیدند
همـه از حکـم خــدا یکسـره سرباز زدند
ما به صورت زده آن سنگدلان ساز زدند
ماه خاکستریم همرهت میبریم
از غمــت بیمــارم کــاش طــاقت آرم
کــه ســر پــاک تــو را ز طبق بردارم
قـاتلت دیــد کـه من دختر زهرا هستم
کعب نی زد به روی شانه و روی دستم
ماه خاکستریم همرهت میبریم
عمّــهی ممتحنــم تــا نبینــد بدنم
تـو دعــا کـن کـه شود کفنم پیرهنم
تـو دعــا کـن که برآید نفس آخر من
مثل زهرا دل شب دفن شود پیکر من
ماه خاکستریم همرهت میبریم
مسافران صفر - غلامرضا سازگار
دانلود سبک
منبع:سایت مدایح
- شنبه
- 4
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 15:44
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه