یا حسن مجتبی(ع)
مولا حسنی ومجتبایی
تو مظهر صبر اولیایی
برمادر تو جفا نمودند
تو شاهدکوچه ی جفایی
یاد تو نرفت آن جسارت
در اصل قتیل آن خطایی
از بعد پدر امام گشتی
تنها تو میان اشقیایی
خائن به میان لشگرت بود
مظلوم همیشه زین جفایی
ای زخمی جهل بعض یاران
بی رهرو چگونه مقتدایی
گفتند مذل مومنینی
این بود برایت افترایی
خونست دلت زدست مردم
ازدست عدو وآشنایی
ازخانه برون غریب هستی
درخانه به جعده مبتلایی
مسموم به دست همسری تو
مولا تو غریب تا کجایی
زینب چو بدید طشت خون را
سرداد ز دل حزین نوایی
رفتست ز یاد این خلایق
تو زینت دوش مصطفایی
نعش تو هدف به تیر کین شد
خونین کفنی به انتهایی
مدفون به بقیع گشته ای تو
مدفون مزار بی بنایی
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 7:50
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه