سبک ۸ ـ ذکر / واحد سنگین ـ فریاد
اي بعدِ بابا ماندهاي تنهاي تنها
فريادِ غربت ميزني در بينِ غمها
تنهاترين سردارِ تاريخِ جهادي
تو بر قيامِ كربلا رونق نهادي
دارم به لب اين زمزمه ـ مولا حسن جان(۲)
حسن غريبِ فاطمه ـ مولا حسن جان(۲)
از همسرت زهرِ جفا نوشيدهاي تو
وقت نمازِ خود زره پوشيدهاي تو
قلبِ پر از زخم تو كوهي درد دارد
آن سينهي پر غصه آهي سرد دارد
دارم به لب اين زمزمه ـ مولا حسن جان(۲)
حسن غريبِ فاطمه ـ مولا حسن جان(۲)
خواهر كنارِ طشت خون گريان و زار است
اينجا مدينه باشد و غم بي شمار است
گشته جگر از زهرِ کینه پاره پاره
زينب بر اين احوال تو دارد نظاره
دارم به لب اين زمزمه ـ مولا حسن جان(۲)
حسن غريبِ فاطمه ـ مولا حسن جان(۲)
هنگام تشييعِ تو حرمت را شكستند
تابوت و جسم و هم كفن با تير بستند
خاك بقيع خستهات زائر ندارد
مهدي به روي قبرِ تو سر ميگذارد
دارم به لب اين زمزمه ـ مولا حسن جان(۲)
حسن غريبِ فاطمه ـ مولا حسن جان(۲)
- چهارشنبه
- 25
- مهر
- 1397
- ساعت
- 19:30
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه