سبک ۱۱ ـ ذکر / واحد سنگین ـ شراره
مجتباي فاطمه شد در شراره
ريزد از لعلِ لبش صدها ستاره
در میان حجره ی تاریک ماتم
زینبش بر غربتش دارد نظاره
پارههاي ماهِ گردون
طشتِ خون را كرده گلگون
سيّد المظلوم یا امام مجتبی(۲)
سیّد المسموم یا امام مجتبی(۲)
در مدينه دم به دم غم حاصلش شد
کوچه و مادر چو زخمی بر دلش شد
بعد عمری خون دل خوردن به کوچه
بین خانه همسر او قاتلش شد
پر كشد مردِ مدينه
ميرود مسمومِ كينه
سيّد المظلوم یا امام مجتبی(۲)
سیّد المسموم یا امام مجتبی(۲)
پیش چشمِ خسته ی غمیده خواهر
بال و پر بشكسته افتاده به بستر
اشک غم ریزد به یاد کربلا و
ذكر لبهايش حسین جان ای برادر
طشت خون در بر بگيرد
تا دگر زينب نبيند
سيّد المظلوم یا امام مجتبی(۲)
سیّد المسموم یا امام مجتبی(۲)
سر گذارد روي دامانِ حسينش
دردِ دلها ميكند با نورِ عينش
گويد اي گل سوزم از داغِ جدايي
يادم آمد غصههاي كربلايي
من غريبِ عالمينم
چون تو مظلومم، حسينم
سيّد المظلوم یا امام مجتبی(۲)
سیّد المسموم یا امام مجتبی(۲)
- سه شنبه
- 8
- آبان
- 1397
- ساعت
- 0:36
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه