خونه غرقِ در آه حسرته
خونه بی بابا شام غربته
دوباره شب رسید و غم، رسید و داغ و درد
صدای طفل من گرفت از بس که گریه کرد
دوباره قاب عکسشو گذاشته روی پاش
خیره شده به سوی در، شاید بیاد باباش
خدا کنه بخوابه و راحت شه از تموم غصههاش
لالا لالا گلم بخواب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
چشماتو ببند روی درد و غم
خواب خوش ببین مرد کوچکم
دیگه تو مرد خونه ای! تو سایهی سرم
باید مثل بابا بشی مدافع حرم
تو هم یه روز بزرگ میشی یه پهلوون میشی
قد میکشی و باعث غرورمون میشی
تو هم یه روز مثل بابا شهید راه عشق و خون میشی
تو اصغری منم رباب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
بعضیا به ما طعنه میزنن
شکوهای نکن ای عزیز من
بابا فقط به خاطر خدا فدا شده
به خاطر خداس که غم نصیب ما شده
اگرچه طعنه میزنن ولی تو لب بدوز
نبینم از کنایهها خسته بشی یه روز
میسوزونه دل منو زخم زبون خیلیا هنوز
کسی تو رو نده عذاب
لالا لالا گلم بخواب
(لالا لالا لالا لالا)
- چهارشنبه
- 9
- آبان
- 1397
- ساعت
- 20:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیررضا یزدانی
ارسال دیدگاه