نداى ، حى على العزا
پيچيد باز ، توى گوش عالم
زنده شد ، داغ كرببلا
شد ربيع ، از غمت محرم
نمى ره ، داغ تو از يادم
باز ياد ، غم تو افتادم
نوكرِ ، تو و خانِدانت
خودم و ، همه ى اجدادم
آقايى ، پسر امام عاشورايى
آقايى ، مقتداى همه ى دلهايى
آقايى ، پدر گل پسر زهرايى
واى حسن (٤)
كربلايى شدى روزى كه
شكستن ، از تو آقا حرمت
مثل جدّ ، غريبت حسين
گير آوردن تو رو تو غربت
مثل جدت حسين ، آقا جون
افتادى روى خاك از نفس
با بال زخمى از زهر كين
چجورى پر زدى از قفس
يا حسن ، در نيومد از تنت پيراهن
يا حسن ، شكر حق كه نشدى پاره تن
يا حسن ، عاقبت شد تن پاكت كفن
واى حسن (٤)
- سه شنبه
- 22
- آبان
- 1397
- ساعت
- 19:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه