یک نظر کن به دل دربه در نوکرها
دست خود را بکش آقا به سر نوکرها
سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده
معصیتهای فراوان کمر نوکرها
پر زدیم و نرسیدیم به تو, افتادیم
مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها
با وجودی که دلت خون شده از ما اما
در همه حال تو بودی سپر نوکرها
کاش در روضه ببینیم که هستی آقا
تو خریدار دو چشمان تر نوکرها
پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد
لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها
مادری خورد زمین صورت او زخمی شد
سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها
- سه شنبه
- 22
- آبان
- 1397
- ساعت
- 19:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح الله پیدایی
ارسال دیدگاه