نمی دانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند.
نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد. بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است.
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی می رسم . خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم.
چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس.
امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند. که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین.
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید. اوست که روسیاهی چون مرا هم، میبخشد و مرا یاری می کند.
در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن
- چهارشنبه
- 23
- آبان
- 1397
- ساعت
- 13:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه