ابو سهل گفت که:داخل شدم بر امام حسن عسکرى(ع)در مرضى که به همان مرض از دنیا رحلت فرمود[به شهادت رسید]و در نزد آن حضرت بودم که امر فرمود خادم خود عقید را_ و این خادمى بود سیاه از اهل نوبه و خدمت کرده بود حضرت امام علىّ نقى(ع)را و پروریده و بزرگ کرده بود امام حسن(ع) را_فرمود:
"اى عقید!بجوشان از براى من آب را با مصطکى".
پس جوشانید و صیقل جاریه که مادر حضرت حجت(ع)باشد آن آب را براى امام حسن(ع)آورد.
پس همین که قدح را به دست آن جناب داد و خواست بیاشامد دست مبارکش لرزید و قدح به دندان هاى ثنایاى نازنینش خورد پس قدح را از دست نهاد و به عقید فرمود:
"داخل این اطاق مى شوى می بینى کودکى را به حال سجده او را بیاور نزد من".
الغیبه،ص۱۶۵
بحار الأنوار،ج۵۲،ص۱۶
منتهى الآمال
- پنج شنبه
- 24
- آبان
- 1397
- ساعت
- 18:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه