• جمعه 2 آذر 03

 مختار وطن پرست

حضرت علی اصغر(ع) -(مستی و میخوارگی در کربلا)

398

مستی و میخوارگی در کربلا
طفلی و پیری نداند مطلقا

زانکه در آن میکده یک شیرخوار
باده نوشد خود فزون از مردِ کار

ای بنازم مستی آن طفل را
آن که سرمستی کند از ابتلا

تا سیه مستی کند در کارزار
از سیه بختان برآرد صد دمار

عربده جویی کند از جام دوست
گوید اینک هستی ام گویا که اوست

مست جام ساقی وحدت شدم
عین وحدت در دل کثرت شدم

تشنه ام اما نه بر آب فرات
تشنه ام من تشنهء دریای ذات

نوشد از بحر لبم آب مَعین
من نخواهم بر لبم آبی چنین

آب حیوان در لبانم مختفیست
صد فرات از لعل من یک قطره نیست

من خود آن ذره به دست آفتاب
گشتم اینک رشک مهر و ماهتاب

تا که خورشید جهان باشد بکار
نور گیرد از فروغم ذره وار

گرچه بسمل وار ناسوتی شدم
خود، همای بام لاهوتی شدم

من ز اوج آسمانها می پرم
گرچه نَبْوَد این زمان بال و پرم

ثار من باشد همان ثار خدا!!!…
نقش مُهرِ این کتاب اِبتلا

خون من دین را ضمانت می کند
از حریم آن صیانت می کند

کس نبیند ثار من خوار و حقیر
از دمم جان جهانی زنده گیر

من نه آنم امتحان را واهلم
وز بلای حق خورم خون دلم

هرچه آید بر سرم در عشق دوست
گوید این دل، غمزهء آن عشوه خوست

منتظر هستم که این قوم كَفَر
رأس نِی فردا کنندم مشتهر

چون سهیل برج محنت می شوم
همنشین شمس عزت می شوم

می روم هر جا فراز آید به پیش
خواه مسجد خواه مأوای کشیش

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران