#نذر_باب_الحوائج_اباالفضل_العباس_ع
#شب_جمعه_شب_دلتنگی_کربلای_معلی

خوشا آندل که یارش شد اباالفضل
همه جا اعتبارش شد اباالفضل

خوشا آندل سرای هر دو عالم
که شاه و شهریارش شد اباالفضل

سلام حق به جانِ عاشقی که
همه دار و ندارش شد اباالفضل

اگر مشکل فتد در کار و بارش
کلید قفلِ کارش شد اباالفضل

و این لطفیست از حق ساحتِ او
چو عبدِ جان نثارش شد اباالفضل

خوشا آندل که در بزمِ محبت
مَهِ زیبا نگارش شد اباالفضل

به او می بالد از عهد و وفایش
مدالِ افتخارش شد اباالفضل

مرادِ او دو دستانِ جدایش
شکوه و اقتدارش شد اباالفضل

اگر شد سینه اش تنگ از زمانه
همه صبر و قرارش شد اباالفضل

زند لبخند بر سیمای ماهش
گلِ باغ و بهارش  اباالفضل

چو آبشاریست از نورِ حقیقت
بهشتِ لاله زارش شد اباالفضل

اگر خواهد شود بر خصم غالب
دو تیغِ ذالفقارش شد اباالفضل

اگر چه سینه اش غم دارد امّا
طبیبِ غمگسارش شد اباالفضل

خوشا آن در کلاسِ عشق و ایثار
فقط آموزگاش شد اباالفضل

چه نیکو باشد آنکه بعدِ مرگش
همه نقشِ مزارش شد اباالفضل