مسلم! دوباره پشت سرت را نگاه کن
	
	برگرد و خوب دور و برت را نگاه کن
	
	کوفی که مرد نیست بماند به پای تو
	
	با چشم باز همسفرت را نگاه کن!
	این خاک فتنه خیز و زمین غریب را...
	
	این آسمان بی قمرت را نگاه کن
	
	دیروز دیدی آن همه امضا و مُهر را...
	
	حالا سپاه بی نَفَرت را نگاه کن
	
	مسلم! به چشم های عمویت علی قسم!
	
	برگرد و باز پشت سرت را نگاه کن...
	
	فردا ز بام دارالاماره... ز چشم هات
	
	خورشید می دمد...سحرت را نگاه کن...
	
	شاعر:وحید افضلی
- دوشنبه
 - 6
 - شهریور
 - 1391
 - ساعت
 - 14:48
 - نوشته شده توسط
 - علی
 

                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه