بوده ايم از لحظه ي بدو ولادت با شما
تا دم آخر خيال ماست راحت با شما
دل نخواهد كرد از لطف مدام و جاري ات
هيچ جا و هيچ وقت احساس غربت با شما
دشمنت را دشمن و با دوستانت دوستيم
دائمأ هستيم در حال عبادت با شما
هرچه داريم و نداريم از تفيل عاشقي ست
آي مي چسبد به والله رفاقت با شما
اشك دادي و ثوابش را نوشتي پاي ما
به چه پرسود است در عالم تجارت با شما
آرزو كرديم در روضه بميريم از غمت
ما دعا كرديم پس ديگر اجابت با شما
با زبان زينبي در آن حسيني گوش گفت
شد شهادت مال من اما اسارت با شما
- چهارشنبه
- 28
- آذر
- 1397
- ساعت
- 17:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه