يا اباعبدالله سيدي ثارالله (۴)
كاشكي مي شد تا دلِِ عاصي ام رو
بنده ي سر به راه كني آقا جون
من كه نمي شم خاكِ پاي حرّت
تا من و بي گناه كني آقا جون
ماه رمضون گشته محرمِ من
مي شه به من نگاه كني آقا جون
اومده ام تا نظري به حالِ
اين دلِ رو سياه كني آقا جون
* * *
كاشكي مي شد راضي بشي ز كارم
غير شما من كه كسي ندارم
روي دو تا دستاي قلبِ عاشق
نذر شما عمرم رو من مي آرم
اين روزا من حالِ عجيبي دارم
واسه غمت اشكِ جنون مي بارم
وقتي كه تو زندگي كم مي آرم
ذكر حسين مدد هميشه يارم
* * *
كاشكي مي شد تنگِ غروب جمعه
تو حرمت قربون كربلات شم
يا كه ميون هيئتا يه لحظه
جون بدم و عاشقونه فدات شم
پادشه عشق همه جهاني
يك نظري كن تا كه من گدات شم
كي مي رسه وقتي كه مهربونم
زائرِ مجنونِ دو تا چشات شم
كاشكي مي شد تا دلِِ عاصي ام رو
بنده ي سر به راه كني آقا جون
من كه نمي شم خاكِ پاي حرّت
تا من و بي گناه كني آقا جون
ماه رمضون گشته محرمِ من
مي شه به من نگاه كني آقا جون
اومده ام تا نظري به حالِ
اين دلِ رو سياه كني آقا جون
* * *
كاشكي مي شد راضي بشي ز كارم
غير شما من كه كسي ندارم
روي دو تا دستاي قلبِ عاشق
نذر شما عمرم رو من مي آرم
اين روزا من حالِ عجيبي دارم
واسه غمت اشكِ جنون مي بارم
وقتي كه تو زندگي كم مي آرم
ذكر حسين مدد هميشه يارم
* * *
كاشكي مي شد تنگِ غروب جمعه
تو حرمت قربون كربلات شم
يا كه ميون هيئتا يه لحظه
جون بدم و عاشقونه فدات شم
پادشه عشق همه جهاني
يك نظري كن تا كه من گدات شم
كي مي رسه وقتي كه مهربونم
زائرِ مجنونِ دو تا چشات شم
- دوشنبه
- 6
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 17:36
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه