اشکیم و از بهشت سَرازیر می شویم
در روضه های فاطمه تَکثیر می شویم
شانِ نُزول آیه ی اشک است چَشمِ ما
فردای محشر است که تفسیر می شویم
هرگز عزای فاطمه بی گریه جور نیست
کی گفته ما زِ اشکِ بر او سیر می شویم؟
پاکی به نامِ فاطمه معنا گرفته است
در فاطمیّه هاست که تَطهیر می شویم
در شهرِ فاطمیّه نَفَس تازه می کُنیم
دلخسته تا زِ شهرِ نَفَسگیر می شویم
با روضه ی جوانِ علی سینه می زنیم
ما در جوانی از غمِ او پیر می شویم
قُدرت ندارد از تو مَرا کَس جُدا کند
بر حلقه های اشک که زنجیر می شویم
با آن کسی که وَهنِ عَزا میکُند فقط،
دیگر چه جای بَحث؟! که شمشیر می شویم
- چهارشنبه
- 5
- دی
- 1397
- ساعت
- 20:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
رضاعرفانیان