آب وقتی سنگ دل شد، سنگ خاره گریه کرد
غنچه پژمرد و گل باغ بهاره گریه کرد
بند آمد بین این روضه زبان واژه ها
بیشتر باید در اینجا با اشاره گریه کرد
با اشاره بر عطش یا آب یا که حرمله
با دلی بی تاب مثل گاهواره گریه کرد
مثل ماهی ها عطش نوشید در بیرون آب
از تلظی گفت و یاد شیرخواره گریه کرد
آب را باید به یاد او سه جرعه نوش کرد
از سه شعبه بیشتر خواند و سه باره گریه کرد
طعم تلخ تیرها در کام تابوت حسن
گفت از زخم گلو با مشک پاره گریه کرد
آسمان یک قطره از خون گلو را پس نداد
صحن چشمش باز پر شد از ستاره گریه کرد
- پنج شنبه
- 13
- دی
- 1397
- ساعت
- 22:23
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه