بالت شكسته وليكن خوب مى شوى
حرف از جدايى نزن...خوب مى شوى
ديدم كنار بستر تو گريه مى كند
گفتى ولى به حسن،خوب مى شوى
گفتى سر نماز خدايا ببخششان!
اى دلشكسته ى من،خوب مى شوى
چادر نكن به سر همه ى باور على
جانى نمانده به تن،خوب مى شوى؟؟
اصلاً بيا به فكر گذشته نباش...خب؟
حرف از جدايى نزن...خوب مى شوى
- سه شنبه
- 18
- دی
- 1397
- ساعت
- 19:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
آرمان صائمی
ارسال دیدگاه