• دوشنبه 3 دی 03


غزل مرثیه حضرت فاطمه علیهاالسلام -(کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در)

854

کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را می‌شد سپر دیوار و در...
دختر پیغمبر و تدفین پنهانی به شب؟!
وای بر امت! کند لب وا اگر دیوار و در
حیرتی دارم من از صبری که بر حیدر گذشت
ذوالفقار آرام بود و شعله‌ور، دیوار و در
استخوانی در گلو، خاری به چشم، آتش به جان
ناله‌ها در چاه گاهی، گاه بر دیوار و در
از فدک تا کربلا، یک خطّ طغیان بیش نیست
سوخت آنجا خیمه، اینجا در شرر دیوار و در

  • پنج شنبه
  • 20
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران