چجوری درد دل کنم
وقتی که میری ازحال
برات بمیرم مادرم
که چادرت شد پامال
بارون اشکامو ببین
حرف رفتن و نزن
بلندشوو یکم بشین
حرف رفتن و نزن
نزار دلم بشه غمین
حرف رفتن و نزن
نمیتونم کنار بیام باچیزایی که دیدم
خونمونو آتیش زدن چه حرفایی (حرفای بد شنیدم
افتاده بودی روزمین بد موقع ای رسیدم
مادرم مادرم مادرم وای مادرم
میریزه خون تازه از
زخمی که سر وا کرده
روزا کنارتم ولی
همدم شبهات درده
زندگیمو بهم نریز
حرف رفتن و نزن
چند روزه که شدم مریض
حرف رفتن و نزن
ازت میخوام فقط یه چیز
حرف رفتن و نزن
برا همه کردی دعا مادر مهربونم
هرچی بگی روی چشم دردوبلات به جونم
غصه نخور تا آخرش خودم پیشت میمونم
مادرم مادرم مادرم وای مادرم
- سه شنبه
- 25
- دی
- 1397
- ساعت
- 18:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
پیمان امجدی
ارسال دیدگاه