زهرا
با خندت خجالت نده حيدر رو
زهرا
داري ميبيني اين دو چشم ترو
زهرا
عذابم نده حرف رفتن نزن
زهرا
تويي شيشه ي عمر حيدر نرو
زهرا ، داري آروم آروم تو بهتر ميشي
بازم ، عزيزم ايشالا تو مادر ميشي٢
فاطمه ، خوشي به مانيومده
دستاتو تكون نده
جون حيدر
فاطمه ، گريه نكن پا گهواره
سينه ي تو درد داره
جون حيدر
زهرا ، نرو زهرا ، زهرا ، زهرا
حيدر
حلال كن مريض داري كردي برام
ديدم
چه شبها كه با گريه كردي دعام
زهرا
بميره برات كه شنيدم علي
حتىٰ
ديگه بِت نميدن جوابِ سلام
حيدر ، نبينم كه اين روزا تو غمگيني
آخر ، تو تابوت علي خندمو ميبيني٢
بعد من ، علي عوض كن اين درو
از پيش حسن نرو
كه ميميره
چادرِ ، خاكيمو از خونه ببر
نكنه زينب به سر
كه ميميره
زهرا ، نرو زهرا ، زهرا ، زهرا
مادر
با هر خس خس تو ميميره حسن
مادر
از اون روز ديگه خيلي پيره حسن
مادر
بمون منكه قول دادم هيچي نگم
هرشب
ديگه دست به پهلو ميگيره حسن
ديدم ، كه از دردِ سينه مادر ميسوزي
ديدم ، براي داداشم لباس ميدوزي٢
خواهرم ، ميگفت يه بُقچِه بش دادي
هِي به هق هق افتادي
گريه كردي
پيرهن ، داداش ميونِ بغلت
مادرونه بغلت
گريه كردي
مادر ، نرو مادر ، مادر ، مادر
- چهارشنبه
- 26
- دی
- 1397
- ساعت
- 19:2
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه