شرط پیغمبر شدن وقتی ولای فاطمهاست
کیمیایِقرب، خاک زیر پای فاطمهاست
سائل درگاه اویند انبیاء و اولیاء
خوشبهحال هرکه در دنیا گدای فاطمهاست
من خدا را با ولای مرتضی دریافتم
مرتضیخود نیز همتایی برای فاطمهاست
گردش دستاس او رزق بشر را میدهد
نان عفت، لقمهی عزت غذای فاطمهاست
رشتههای چادر او در دو دنیا دستِما
عُروةالوثقای معروف خدای فاطمهاست
تار و پود چادرش را با شفاعت دوختند
چادری پُروصله و خاکی کسای فاطمهاست
«مرتضی میایستد، زهرا شفاعت میکند»
شک نکن روز جزا، روز جزای فاطمهاست
اینقدر فهمیدم از امّ ابیهایی او
سرپناه حضرت خاتم سرای فاطمهاست
شیعیان مرتضی رخت عزا بر تن کنید
خانهی شیر خدا غرق عزای فاطمهاست
بادی آمد بیاجازه شمع را خاموش کرد
خانه خاموشاز صدای دلربای فاطمهاست
در اگر لب وا کند، مسمار رسوا میشود
فضه تنها رازدار ماجرای فاطمهاست
تیزیمسمار بین استخوانش گیر کرد
مرتضی را نالهی وامحسنایش پیر کرد
- چهارشنبه
- 26
- دی
- 1397
- ساعت
- 19:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عظیمی
ارسال دیدگاه