♦️فرازهایی از خطبهء فدکیه
بعد از اینکه خبر غصب فدک به حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید، چادر خویش را که تمام قامت ایشان را پوشانده بود و قدمهای ایشان نیز معلوم نبود را بر سر کرده و به مسجد النبی وارد شدند و میان ایشان و مردان پرده ای آویخته شد و خطبه ای غرّاء که مشهور به خطبه فدکیه است را ایراد نمودند.
راوی می گوید: راه رفتن و سخن گفتن ایشان مانند پیامبر صلی الله علیه و آله بود، قبل از ایراد خطبه چنان گریه ای کردند که از گریه ایشان، تمام حاضران مسجد به گریه افتادند و بعد از ساکت شدن حاضران، سخنان خویش را آغاز کردند.
خطبه فدکیه در حقیقت هم سند مظلومیت خاندان رسالت است و هم دفاعی همه جانبه از حریم ولایت و تلاشی برای جلوگیری از انحراف امت اسلامی.
بخشهایی از سخنان زیبا و ارزشمند آن حضرت در خطبه فدکیه، به اختصار بیان میشود.
بعثت پیامبر (ص) و مسیر رسالت در نگاه حضرت زهرا (س)
صدیقه طاهره (س) کلام خود را با حمد و سپاس خدائى که به ستایش و فضل و عزت و رفعت از همه کس سزاوارتر است آغاز میکنند و در ادامه به مساله بعثت رسول خدا (ص) پدر بزرگوارشان میپردازند و میفرمایند «گواهى میدهم که پدرم حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده اوست، که خداوند او را قبل از خلقتش اختیار نمود و قبل از بعثتش او را برگزید و پیش از انتخابش نام او را معرفى کرد. ... آنگاه خداوند متعال به برکت پدرم حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله ظلمتها را به نورانیت مبدل ساخت و از قلبها قساوت را برطرف نمود و از دیدهها تحیر را زایل کرد و مطالب مبهم را براى همگان روشن نمود. آن حضرت دعوت الهى خود را با هدف هدایت مردم آغاز کرد و آنان را از گمراهى نجات داد، و از لجاجتها آگاهى بخشید و آنان را به دینى محکم هدایت نمود و به راه مستقیم فراخواند. ... ».
قرآن و اهل بیت (ع) در خطبه فدکیه
«و ما یادگارانى هستیم که خداوند ما را نمایندگان خود بر شما قرار داده و به همراه ما کتاب ناطق الهى و قرآن صادق و نور تابناک و شعاع درخشندهاى است که دلیلهاى آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است و با ما دلیل و برهانى است که ظواهرش متجلى و استماع آن براى مردم همیشگى است (و ملال آور نیست). پیروان او بخاطر آن مورد رشک دیگران هستند و تبعیت او بشر را به رضوان خدا سوق میدهد و گوش دادن به آن نجات را بدنبال میآورد. در او است بیان دلیلهاى نورانى الهى و پندهاى مکرر خداوند و واجباتى که تبیین شده و محرماتى که از آن منع گردیده و احکامى که کافى است و ادلهاى که روشن است و کلماتى که شفابخش است و فضائلى که بدان دعوت شده و امورى که اجازهى انجام آن داده شده و رحمتى که امید آن میرود و قوانینى که واجب شده است».
بدانید من فاطمهام!
سپس فرمود: «اى مردم بدانید من فاطمهام و پدرم محمد که فرستادهى پروردگارتان و خاتم پیامبرانتان است. کلام اول و آخر من این است و در این مطلب اشتباه نمیکنم و آنچه که انجام میدهم گزاف نیست و سخن به دروغ نمیگویم. پس با گوشهاى شنوا و قلبهاى آگاه سخن مرا گوش کنید».
حضرت زهرا (س) در این بخش از خطبه درد دلی با پدر بزرگوارشان میکنند و از مصائب رسیده به ایشان بعد از رحلت پیامبر ص شکایت کرده و د رادامه می فرمایند:
با امامان کفر مبارزه کنید!
«بعد از این سوابق (منظور سوابق در اسلام و مجاهدت در راه آن است)، حال بعد از روشن شدن حق به کجا میروید و بعد از آنکه بیان شده بود و بعد از اعلان حق کجا آن را پنهان کردید؟ و چرا بعد از این اقدامات به گذشتهى خود رجوع نمودید و بعد از ایمان مشرک شدید و بعد از شجاعت ترسیدید از گروهى که بعد از پیمان بستنشان سوگندهاى خود را شکستند و در دین شما طعنه وارد نمودند؟ با امامان کفر نبرد کنید که آنان پایبند به سوگندهایشان نمیباشند، تا شاید از کارهاى خود برگردند. آیا با گروهى که سوگندهاى خود را نادیده گرفتند و قصد بیرون نمودن رسول الهى را دارند کارزار نمینمایید و حال آنکه آنان ابتدا شروع به جنگ نمودند؟ آیا از آنان هراس دارید؟ خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن هستید».
شکایت از کوتاهی
ایشان در بخشی دیگر از خطبه خود بر کسی که دختر پیامبر (ص) را خوار کند نفرین کرده و میفرمایند «من گفتم آنچه (باید میگفتم) گفتم در حالى که میدانم یارى نکردن وجودتان را فراگرفته و بیوفائى همچون لباسى بر قلبهاى شما پوشیده شده است. ولى این سخنان به خاطر بر لب رسیدن جانم بود و آههایى بود که براى خاموش نمودن آتش غضبم کشیدم و سستى تکیهگاهم بود و ضعف یقین شما است و اظهار غصهى سینهام است که دیگر نتوانستم آن را مخفى کنم و براى اتمام حجت بود.
(منبع: ابن ابی طیفور، بلاغات النساء)
تهیه و تدوین: هیات علمی «جرعه»
- پنج شنبه
- 27
- دی
- 1397
- ساعت
- 12:2
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه