گاهی از کوچههای مدینه یک صدای قدیمی میآید
بین فرزند و مادر نشان از گفتگویی صمیمی میآید!
عابرانی که در کوچه هستند یاد یک راز غمگین میافتند
عطر نرگس میآید در این شهر هر زمان که نسیمی میآید!
-مادر! این عصر، عصر غریبیست، غیبت و غربت و دوری از تو
کمتر از خانهها عطر یاس و نغمۀ یاکریمی میآید!
مادر اینجا نفس بیتو تنگ است، کاش آن لحظه نزدیک باشد
آن زمانی که دنیا به سمت مقصد مستقیمی میآید!
آن زمانی که قبر عزیزت پشت دیوار پنهان نباشد
مثل عصر پدر خنده آن روز، بر لب هر یتیمی میآید!
::
مادر آرام لبخند گرمی بر لبان پسر مینشاند
باز هم عصر جمعه برای گفتگویی صمیمی میآید!
- شنبه
- 29
- دی
- 1397
- ساعت
- 19:25
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
نغمه مستشار نظامی
ارسال دیدگاه