دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...
خوابیده تاریخ تشیّع در همین تکرار!
این خانۀ وحی است اما بعد پیغمبر
بسیار خواهد دید از این بیحرمتی، بسیار...
این در نه! قرآن است که میسوزد و پشتش
واژه به واژه جملۀ «الجار ثم الدار»
آیه به آیه سورههای ناب قرآنند
اینها که دنیا میشود بر دوششان آوار
اینها که سرهاشان به روی نیزه خواهد رفت
گلخانه خواهد شد ز پیکرهایشان شنزار
اینها که هر یک امتداد لحظهای هستند
که سوخت قرآن خدا بین در و دیوار...
قرآن روی نیزه! قرآن درون تشت!
قرآن قرآنخوان میان کوچه و بازار!
آه ای شفیع روز رستاخیز لبهایت!
ما را به حال خود برای لحظهای مگذار
- دوشنبه
- 1
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 21:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
پانته آ صفایی
ارسال دیدگاه