از تمام لحظه هایم بیقرارم بیشتر
از همیشه لحظه ها را میشمارم بیشتر
در تمام روزها با اینکه یاد دلبرم
من از اول جمعه ها را دوست دارم بیشتر
هر سحر می می خورم بر روی سجاده ولی
در سحر گاه شب جمعه خمارم بیشتر
دوست دارم مثل پروانه بگردم دور یار
از همه پروانه هایش جان نثارم بیشتر
جان خود را بر سر بازار عشق اورده ام
در بساط زندگی چیزی ندارم بیشتر
با اذان صبح جمعه رعشه میگیرد تنم
می شود آن لحظه شود انتظارم بیشتر
دل خدائی غیر از او در عاشقی هرگز نداشت
از سر منصور من محتاج دارم بیشتر
- پنج شنبه
- 4
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 21:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه