داشت لازم ميكده ساغر شناس ديگري
تا بگويد از امير سر شناس ديگري
نيست كار جبرئيل از نور او صحبت كند
خواهد اين مبحث يقين اختر شناس ديگري
قدر زر،زرگر شناسد،قدر گوهر،گوهري
پس بيايد كاش آن گوهر شناس ديگري
با پيمبر بارها حق از علي گفته سخن
پرورش داده خدا حيدر شناس ديگري
صاحب البيت آمد و كعبه گريبان چاك زد
بعد از او پيدا نشد داور شناس ديگري
لذت نوكر شدن را قنبر مولا چشيد
پس نيايد مثل قنبر زر شناس ديگري
- چهارشنبه
- 10
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه