اين غزل بود ولي مطلع آن با در سوخت
در ادامه كمي از سوختنش مانده هنوز
دوسه ماهي ست كه اوضاع وخيم است ولي
غربت مادر ما در وطنش مانده هنوز
گفت با همسر خود آنچه كه بايد ميگفت
گفتن از علت اشك حسنش مانده هنوز
داشت با زينب خود تازه وصيت ميكرد
گريه نگذاشت،كمي از سخنش مانده هنوز
گفت پيراهن فرزند مرا كامل كن
چند كوك دگر از پيرهنش مانده هنوز
حيف شد وقت نشد تا كه گريزي بزند
روضه هاي پسر بي كفنش مانده هنوز
- چهارشنبه
- 10
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 21:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه