در خانه ای که بال مَلک سایه گستر است
چشمان اهل بیت به بیمار بستر است
محزون تر از نگاه علی ، آه فاطمه است
گویا شب جدایی اخلاص و کوثر است
انگار زیر لب سخنانی کند بیان
آری شب وصیّت زهرا به حیدر است
آرام جان من ! که شده خانه ات خراب
مِن بعد زینب آینۀ روی مادر است
فردا به بعد جان تو و جان زینبم
شب زنده دار اشک پدر چشم دختر است
راهی به غیر غسل شبانه نمانده است
این آخرین سفارش بانوی پرپر است
بگذار تا مدینه ترا سرزنش کند
طرح مزار مخفی من امر داور است
مَردم اگر جواب سلامت نمی دهند
بی اعتنایی از سر بغض تو رهبر است
تا محشر از جفای ستمکار نگذرم
از بس دلم ز اهل مدینه مکدّر است
با اینکه رکن دیگر تو می رود ز دست
این داغ در ادامۀ داغ پیمبر است
- یکشنبه
- 14
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 11:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه