خداوندا آه و واویلا یاور مولا میرود ازدست
شده غوغا ای خدا برپا حضرت زهرا میرودازدست
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
زند برسر زینب مضطر از غم مادر آه و واویلا
شده گریان نوگل حیدرشد گلش پرپر آه و واویلا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
بریزدخون دیده های حسن دیده غرق محن مادرخودرا
چسان بیند در میان کفن آن غریب وطن مادر خود را
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
حسین نور دیدۀ زهرا دل پریشان و دیده گریان است
زند ناله با دلی سوزان آن مه تابان دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
کنون کلثوم دختر مظلوم از غم مادر دیده گریان است
شده مغموم زادة معصوم غنچة حیدر دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
شب هجران کودکان نالان آه وصد افغان ازغم مولا
همه گریان شد به پا طوفان موسم هجران ازغم مولا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
علی مولاای خدا تنها ازغم زهرا دیده پر خون است
پس از زهرا مونس غمها یاورطاها دیده پرخون است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
ولایی دارد به لب افغان آمده گریان درعزاخانه
بود مولا صاحب مجلس مابر او مهمان درعزاخانه
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
- سه شنبه
- 16
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 10:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه