صداي هلهله از كاسه هاي شير برخيزد
اگر كاري كند از بستر خود شير برخيزد
اگر از بسترش برخيزد او عالم شود احيا
از افلاك و زمين هم نعره ي تكبير برخيزد
علي آماده ي ديدار زهرا شد اگر ديگر
نميخواهد كه از فرق سرش شمشير برخيزد
دعا ميكرد با صوتي حزين زينب كنار او
خدا كاري كن از جا آيه ي تطهير برخيزد
يتيمان را يتيمي ميشود آغاز از امشب
اگر از بسترش باباي عالم دير برخيزد
خودش با امر خود از اين جهان قصد سفر دارد
وگرنه پيش پاي مرتضي تقدير برخيزد
در آخر حرمله آمد،رباب از غصه مي ميرد
اگر با تير بنشيند اگر بي تير برخيزد
- پنج شنبه
- 18
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 19:34
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه