◾زمزمه نوحه شورسینهزنی
◾شهادت حضرت زهرا (س)
◾بنداول
یاد خندههات میفتم دلم از جا کنده میشه
هیچکسی تو قلب آدم مثه مادرا نمیشه
هنوزعکست تویقاب چشای بارونی من
دارم از نفس میفتم ای گل خزونی من
عطرنونیکه توپختی مونده تو فضایخونه
جای بوسهها زده از روی گونمون جوانه
پاشو....
ببین....
که دل.....
از فراقت بیقراره بیقراره
بجز.....
شما.....
در این.....
زمونه کسی رو نداره کسی رو نداره
مادر..... مهربون مادر(۲)
◾بنددوم
چقده ناله زدی تو که من از نفس فتادم
نیم شب بجای تو من به حسینت آب دادم
گفتهای که این حسینم همون عطربوی سیبه
کردهای شفارشش رو که تو کربلا غریبه
آبروی هر دو عالم چرا تو کفن نداری
دیدم اون لحظه آخر پیرهن به تن نداری
داداش....
منو....
ببین....
خواهرت قدش کمونه، قدش کمونه
نگار.....
قرار....
بهار....
فصل خواهرت خزونه خزونه
مادر......مهربون مادر(۲)
- جمعه
- 19
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 12:19
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه