• یکشنبه 4 آذر 03

 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(عكس ميل باطن خود ناخدا خواندم تو را)

445

عكس ميل باطن خود ناخدا خواندم تو را
با يقين در خلوتم اما خدا خواندم تو را

شاهكار عشقي و خاتم به سائل ميدهي
پس انيس خاطر شاه و گدا خواندم تو را

قل هو والله احد،حيدر اسد،حيدر صمد
در قنوت خود بجاي ربنا خواندم تو را

خلق عالم،رزق عالم،از ازل دست تو بود
از زمين تا عرش حق صاحب بنا خواندم تو را

پاي خود را از گليمم بيشتر كردم دراز
هو كشيدم ياعلي جان هر كجا خواندم تو را

هيچ كس غير تو نفس حضرت خاتم نشد
پس نوشتم ياعلي و مصطفي خواندم تو را

پس نوشتم صفحه اي بابا به اجبار دبير
وقت خواندن جاي بابا با صدا خواندم تو را

درس قرآن بود و حرف از باء بسم الله شد
نقطه نقطه خط به خط در هر هجا خواندم تو را

جز دوات و كاغذ اصلأ نيست قرآن بي علي
كافرش خوانيد هر كس شد مسلمان بي علي

پيش تر از خلقت جن و ملائك بوده است
پس نمانده عالم ايجاد يك آن بي علي

امر امر مرتضي باشد به غير از اين كه نيست
دردها قطعأ نخواهد گشت درمان بي علي

هر كسي در لحظه ي جان دادن او را ديده است
پس نمي آيد به لب با اين سند جان بي علي

من بهشت بي علي را مينويسم دوزخ است
پشت بر هر هشت جنت كرد سلمان بي علي

حب او ايمان و بغضش نيز كفر مطلق است
هيچ معنائي ندارد بحث ايمان بي علي

در همين فقر خودم اصلأ بميرم بهتر است
من نخواهم خورد از دست كسي نان بي علي

نوكري در خانه اش آورده قنبر را به وجد
ميثم اش هم بر سر دار  آورد سر را به وجد

بود اميرالمومنين ساقي كوثر از ازل
آورد اين منصب او حوض كوثر را به وجد

تا اذان بر اشهد و ان عليأ ميرسد
خود به خود مي آورد الله و اكبر را به وجد

حرف اكملت و لكم هر بار گفته ميشود
اين سخن مي آورد قطعأ پيمبر را به وجد

با دو انگشتش علي كنده ست درب قعله را
اينچنين آورده حيدر،اهل خيبر را به وجد

لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
نغمه ي جبرييل آورده ست لشگر را به وجد

آن خطيب از بس فضيلت هاي حيدر را شمرد
پا به پاي مستمع آورد منبر را به وجد

پس قسم خوردم قسم بر جان خونخواه علي
واي اگر افتد به دامان كسي آه علي

سال ها تفسير شد اما نشد حق اش ادا
در ميان حوزه ها يك حرف كوتاه علي

او صراط المستقيم است و امام المتقين
پس ندارد عاشقي راهي به جز راه علي

كور بوده آن كسي كه راه را گم كرده است
با وجود نور روز افزون مصباح علي

اينكه از اهل بهشتم يا جهنم روز حشر
بستگي دارد يقين دارم به دلخواه علي

روشني ماه كه از تابش خورشيد نيست
هر دو ميگرند نور از چهره ي ماه علي

من نجف را قبله ميدانم از اين رو ميكنم
سجده هاي واجبم را هم به درگاه علي

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران