مسمط میلاد حضرت زینب کبری(س)
امشب از عرش برين نور تولا آمده
لشکر حور و مَلَك با صد تقلا آمده
بوي سيب و شهدِ ياس و شورِ اعلا آمده
چون که فخر و زینت و دلبند مولا آمده
اين چه بانویی ست نامش عالمي را بر لب است؟
موسم مولودی فرزند زهرا، زينب است
گريه بر چشم و به لبهايش هزاران زمزمه
ميزند آتش به دل های گرفتارِ همه
گوئيا دارد ز هر كس جز نگارش واهمه
شد پريشان قلبِ پاكِ مادر او فاطمه
ناگهان ديدند وصل ساغری با جام شد
گنج آغوش حسين، دلدارِ او آرام شد
یعنی از عالم بدان اين خواهر از آنِ من است
او جدا از من ني و بلكه خودش جانِ من است
لؤلؤ عشقِ من و لعلِ بدخشانِ من است
من شوم قربانی اش او هم به قربانِ من است
ما دلِ هستي به درياي صفا انداختيم
مستِ الا هو شديم و كربلا را ساختيم
صبر بی اندازه اش تاریخ دنیا ميشود
با شرارِ خطبههايش كوفه رسوا ميشود
عالمي با نغمههايش غرقِ غوغا ميشود
غصههايش ما رأيت، الا جميلا ميشود
عشق او آید به دل ها شور و شینی می شود
هر كه را زينب پسندد او حسینی می شود
- یکشنبه
- 21
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 13:4
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه