گام سوم
شاد گشتند دشمنان انقلاب
لیک جای آب میدیدند سراب
عدهای چون اشعری افکارشان
گرم شد زین حادثه بازارشان
خواستند تا رهبری را بشکنند
آتشی بر بال پروانه زنند
ناگهان عمارها برپا شدند
حامیان رهبر دانا شدند
در نه دی فتنه درهم کوفتند
گرد غربت را ز نهضت روفتند
بیبصیرتها همه رسوا شدند
چون خوارج از نگاه ما شدند
امت ما متحد باهم شدند
یکصدا باهم همه یکدم شدند
آن دم واحد فقط اسلام بود
فکر دشمن گرچهفکر خام بود
باز یکبار دگر دشمن شکست
رشته اهریمنان از هم گسست
رهبر آزادهام تدبیر کرد
باسکوتش کارصد شمشیرکرد
گفت باید امتی آگه شوند
بین گرد فتنهها چو مه شوند
بابصیرت بود مهتابی شدیم
بعد فتنه گوهر نابی شدیم
ادامه دارد......
لیک جای آب میدیدند سراب
عدهای چون اشعری افکارشان
گرم شد زین حادثه بازارشان
خواستند تا رهبری را بشکنند
آتشی بر بال پروانه زنند
ناگهان عمارها برپا شدند
حامیان رهبر دانا شدند
در نه دی فتنه درهم کوفتند
گرد غربت را ز نهضت روفتند
بیبصیرتها همه رسوا شدند
چون خوارج از نگاه ما شدند
امت ما متحد باهم شدند
یکصدا باهم همه یکدم شدند
آن دم واحد فقط اسلام بود
فکر دشمن گرچهفکر خام بود
باز یکبار دگر دشمن شکست
رشته اهریمنان از هم گسست
رهبر آزادهام تدبیر کرد
باسکوتش کارصد شمشیرکرد
گفت باید امتی آگه شوند
بین گرد فتنهها چو مه شوند
بابصیرت بود مهتابی شدیم
بعد فتنه گوهر نابی شدیم
ادامه دارد......
- سه شنبه
- 23
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 11:59
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه