روز من بی تو شده چون شب تارم برگرد
شده همرنگ خزان،باغ و بهارم برگرد
مونس و همدم و غمخوار علی بودی تو
بی تو ای یار علی،یار ندارم برگرد
عمر من کاش که عمرم نشود طولانی
بعد تو رفته ز کف صبر و قرارم برگرد
گره از کار همه باز نمودم اما
چکنم بی تو گره خورده به کارم برگرد
جای خالی تو می بینم و گویم ای کاش
که تو بودی همه ی عمر کنارم برگرد
به در سوخته ی خانه نگاهم،اما
تا که زآن کوچه نیفتاده گذارم برگرد
زانوی فاتح خیبر ز غمت می لرزد
بانوی خانه ی من دار و ندارم برگرد
شائق
- سه شنبه
- 23
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 17:17
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه